Web Analytics Made Easy - Statcounter

یک جامعه‌شناس: «بعد از جنبش‌های ۱۴۰۱ تغییرات اجتماعی حاصل شده در سال ۱۴۰۲ بسیار بالا بود. یکی از این تغییرات، تغییر جایگاه زنان و بازنمایی آن در جامعه بود، طوری‌که در سال ۱۴۰۲ با جمعیتی مواجه می‌شویم که به ارث بردن یکسان زن و مرد باور دارند، حق طلاق برای زنان مورد پذیرش قرار می‌گیرد و پذیرش‌های اجتماعی والدین برای تغییرات فرزندان بالا رفته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این نشان دهنده تساهل بین گروهی و بین خانوادگی در میان مردم است.»

به گزارش خبرآنلاین، در وضعیتی که تورم بالا با افزایش بیکاری و رشد اقتصادی نامطلوب مواجه است یک نارضایتی شکل می‌گیرد، نارضایتی جمعی که ناشی از عدم رسیدن به خواسته‌ها و تمایلات فردی است. به گفته جامعه‌شناسان در این وضعیت دو حالت اجتماعی ایجاد می‌شود، یا مردم را نسبت به هر موضوع و کنشی بی‌تفاوت می‌کند یا این‌که معترضین رادیکال می‌سازد. در این شرایط هر نوع کنشگری سخت می‌شود، تحولات و مشکلات اقتصادی جامعه نتیجه‌اش در فرهنگ و اجتماع بروز پیدا می‌کند. طبقه پایین در فقر باقی می‌ماند و طبقه متوسط که نقش کلیدی فعالیت‌های مدنی را دارد از بین می‌رود، از بین رفتن نه به معنای نابود شدن کل آن طبقه بلکه به این معناست که این طبقه درگیر معضلات اقتصادی شده و دیگر به موضوعات فرهنگی و اجتماعی نمی‌اندیشد. درهمین‌باره، سمیه توحیدلو، جامعه‌شناس می‌گوید: «از نگاه علوم اجتماعی در جامعه‌ای که طبقه متوسط حذف می شود، تغییرات بسیاری اتفاق می افتد. ماهیت اقتصادی در جامعه رخ می دهد اما نتیجه‌ای اجتماعی و فرهنگی خواهد داشت.»

متن کامل گفت‌وگو در ادامه آمده است.

تحلیل شما از منظر یک جامعه‌شناس درباره جامعه ایران در سالی که گذشت چیست؟

سال ۱۴۰۲ از منظر اجتماعی و اقتصادی تحولات بسیاری داشته و وضعیت اقتصادی برای تمام دهک‌های جامعه نامساعد بوده است، اگرچه ماهیت اقتصادی در جامعه رخ می‌دهد اما نتیجه‌ای اجتماعی و فرهنگی خواهد داشت، در این شرایط طبقه بالا به سمت طبقه پایین افت می‌کند و بعضا طبقه متوسط از بین می‌رود. از نگاه علوم اجتماعی در جامعه‌ای که طبقه متوسط حذف می‌شود تغییرات بسیاری اتفاق می‌افتد.

در وضعیت متزلزل طبقه متوسط چه چیزی توجه شما را جلب کرده است؟

وقتی در جامعه وضعیت طبقه متوسط متزلزل و رشد اقتصادی پایین است، ماجرای اشتغال جوانان و بیکاری به شدت به چشم می‌آید. آمار رسمی بیکاری در پاییز ۱۴۰۲ هفت و نیم درصد است ولی اعداد واقعی به نظر می‌آید که اینطور نیست؛ زیرا که ما بیکاری پنهان و اشتغال ناقص بسیار داریم. آمارهای موجود از اشتغال جوانان ناراحت‌کننده است. حدودا ۴۰ درصد از کل بیکاران افراد تحصیل کرده‌اند و از این جمعیت تحصیل کرده بیکار حدود ۷۱ درصد زنان هستند.

این طبقه متوسط بیکار می‌تواند آبستن حوادث شود؟

طبیعتا بیشترین میزان کنش و جنبش‌های اجتماعی بسته به اینکه چه ماهیتی داشته باشد از طبقه متوسط شروع می‌شود. یک سری از جنبش‌های اجتماعی به این باز می‌گردد که افراد قبلا کرامت و جایگاهی داشتند و اکنون به هر دلیلی آنرا از دست داده‌اند. در شرایطی که مطالبات سیاسی و اجتماعی بیشتری وجود دارد، طبقه متوسط آغازگر است.

حوادث سال ۱۴۰۱ هم به نوعی کنشگری طبقه متوسط بود، آن را چه‌طور بررسی می‌کنید؟

بعد از جنبش‌های ۱۴۰۱ تغییرات اجتماعی حاصل شده در سال ۱۴۰۲ بسیار بالا بود. یکی از این تغییرات، تغییر جایگاه زنان و بازنمایی آن در جامعه بود. از دهه ۷۰ با توجه به پیمایش‌های انجام شده، ما یک جامعه مردسالار را داشتیم که همیشه به شکل مشخصی به محدود کردن زنان می‌رسید اما در سال ۱۴۰۲ یکباره با جمعیتی مواجه می‌شویم که به ارث بردن یکسان زن و مرد باور دارند، حق طلاق برای زنان مورد پذیرش قرار می‌گیرد و پذیرش‌های اجتماعی والدین برای تغییرات فرزندان بالا رفته است. این نشان دهنده تساهل بین گروهی و بین خانوادگی در میان مردم است.

به برخی از مطالبات زنان اشاره کردید، به نظرتان این مطالبات در جامعه پذیرفته شده است؟

جامعه و خانواده مطالبات زنان را می‌پذیرد و در مسیر پذیرش قرار گرفته است اما حکمران نپذیرفته و با انواع روش‌ها مقابله می‌کند، با این وجود باید گفت اتفاق‌های بزرگی برای پذیرش زنان رخ داده، تلاش برای دیده شدن زنان در فضای اکادمیک، رسانه و مطبوعات و اینکه زنان در سخنرانی‌ها حضور داشته باشند مسئله‌ای است که قبلا حساسیت‌ها نسبت به آن کمتر بود. اما موضوعی در قانون نهادینه نشده و تغییرات اجتماعی زیرپوست جامعه در یکسال بیش از اندازه بوده است.

با کدام نشانه‌ها می‌گویید که جامعه مطالبات زنان را پذیرفته است؟

هر چند که حکمران از منظر اجتماعی با خواست ها و نیازهای مردم مقابله کرده اما به نظر می‌رسد زیر پوست جامعه علیرغم تفاوت سیاسی و حتی دینی و مذهبی تفاهمی در حال شکل گرفتن است که بستر پذیرش گونه‌های دیگر زیستن را مهیا می‌کند. اینکه شبکه‌های مجازی و رسانه‌ای بپذیرند که کاری با پوشش زنان نداشته باشند، یک تغییر بزرگ است و مسئله‌ای است که بعد از آن جنبش در جامعه فرونشست کرده است.

این روزها درباره افزایش مهاجرت‌ها به‌ویژه در همان طبقه متوسط که کانون توجه شما هم هست زیاد گفته و شنیده می‌شود، نظرتان چیست؟

به نظر می‌رسد که به عنوان هفتمین کشور مهاجر فرست شناخته می‌شویم. یکی از دلایل مهاجرت فشار اجتماعی است یعنی اگر فرد شرایط خوبی داشته باشد فشار هم نسلی‌ها و اطرافیان برای مهاجرت اتفاق می‌افتد. یکی از دلایل تشویق به خارج رفتن جوانان، نبود افق دید برای آینده است. وقتی افراد ناتوان از هر تصمیم‌گیری برای آینده می شوند به این دلیل است که نمی‌دانند فردا روزی چه اتفاقی خواهد افتاد، ارزش پول ملی چه‌قدر می‌شود و انواع مسائلی که ثبات را متزلزل می‌کند. این موضوعات باعث انواع مهاجرت می‌شود.

منظور شما از انواع مهاجرت چیست؟

یک بخشی از مهاجرت جامعه ما برخلاف گذشته، مهاجرت خانوادگی است. نگرانی از اینده فرزندان به نوعی در میزان مهاجرت در سال اخیر تاثیرگذار بوده است. نمودهای مهاجرت انقدر زیاد است که هرکسی در حلقه اطراف خودش آن را لمس می‌کند، نمونه‌اش در بیمارستان‌ها، فضای آکادمیک و دانشگاهی دیده می‌شود. امار و رقم مهاجرت آن‌قدر زیاد است که جمعیت ایرانیان خارج از کشور بعد از این حجم از مهاجرت تغییرات بزرگ و گسترده‌ای خواهد داشت.

از فضای آکادمیک نام بردید، علاوه بر مهاجرت دانشگاه شاهد اخراج استادان است، نظرتان چیست؟

در فضای آموزش دانشگاهی و پیش از دانشگاه تغییرات می‌بینیم که عجیب و غریب است. اخراج اساتید و تعلیقی دانشجویان بدون هرگونه پشتوانه قضایی نشانه‌هایی از کوچک کردن نهاد علمی و دانشگاهی است.

اجازه بدید به جامعه برگردیم، شما از مشکلات اقتصادی گفتید این مشکلات چه آسیب‌های اجتماعی را درپی خواهد داشت؟

اگر خشونت را به معنای بزهکاری اجتماعی در نظر بگیریم فقر بر روی آن تاثیر می‌گذارد. فقری که باعث به وجود آمدن کودکان کار می‌شود، این‌ها همه بروز خشونت علیه کودکان است. البته خشونت‌های سایبری و مجازی هم داریم. وقتی که ما درگیر هویت‌های متضاد می‌شویم اغلب این خشونت‌های زبانی و کلامی شکل می‌گیرد. اما خشونت‌ورزی جمعی برای فقر به معنای یک شورش حقیقی، به نظر می‌رسد که اتفاق نیفتاده و درجامعه ایران کمتر با آن مواجه بوده‌ایم.

با همین ایده بروز خشونت، جامعه ایران تغییری در سال‌های اخیر داشته است؟

بعد از جریانات ۱۴۰۱ میزان خشونت کلامی در فضای مجازی میان کنشگرهای مختلف، مدام بیشتر و بیشتر می‌شود. این هم یک مدل خشونت است که از فقر نشات نمی‌گیرد از ایدئولوژی و تمایز رادیکالی ما در قشرهای مختلف است.

چشم‌انداز سال ۱۴۰۳ را چه‌طور می‌بینید؟

چشم‌انداز مثبتی از منظر حکمرانی و سیاست‌گذاری دیده نمی‌شود، بنابراین انتظار تغییرات گسترده هم در جامعه وجود ندارد. شکاف دولت- ملت آنقدر زیاد است که تغییرات زیرساختی هنوز امکان پذیر نیست. در جامعه‌ای که با زیرساخت موضوعی مثل آموزش، بهداشت و سلامت، انرژی و سوخت‌رسانی، محیط زیست و مشکلات کمبود آب مواجه‌ایم؛ نشان دهنده این است که ما بحران‌های زیرساختی داریم و نیازمند حکمرانی عاملانه‌تری هستیم.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: ماجرای مهاجرت روستاییان ایلامی به استرالیا چه بود؟ نگرانی‌های یک جامعه‌شناس از افزایش مهاجرت و طلاق

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: جامعه شناس مهاجرت یک جامعه شناس سال ۱۴۰۲ طبقه متوسط جامعه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۰۸۸۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیری جمعیت نشاط اقتصادی و اجتماعی را کاهش می‌دهد

محمد کریم خورشیدوند اظهار کرد: کنترل جمعیت از گزاره‌های جوامع بشری است و مکاتب مختلفی در این حوزه نظریه داده‌اند، به‌عنوان مثال در قوانین حمورابی داریم که افزایش جمعیت را نشان‌دهنده ترقی فرد و جامعه دانسته است و از طرفی در یونان باستان اندیشمندانی مانند ارسطو و افلاطون موازنه و توازن جمعیت را نشان‌دهنده ترقی جامعه می‌دانستند.

وی ادامه داد: در سال ۱۷۹۸ میلادی یک کشیش و اقتصاددان انگلیسی به اسم رابرت مالتوس، کتابی با عنوان اصل جمعیت داشت که در آن یک نظریه داد و شعارش این بود که افزایش جمعیت راه حلی برای پیشرفت نیست، استدلالش این بود که رشد جمعیت بالقوه به‌صورت تصاعدی است و رشد مواد غذایی و منابع به‌صورت خطی است و پیش‌بینی این بود در ۲۰۰ سال آینده، رشد جمعیت جهان حدود ۲۵۶ برابر خواهد شد و تولید غذا فقط ۹ برابر و سال‌های قحطی در پیش رو است و خیلی از انسان‌ها براثر گرسنگی و قحطی می‌میرند. طبیعی است خیلی‌ها ترجیح می‌دادند فرزندان‌شان از گرسنگی نمیرند، به همین دلیل، کاهش جمعیت و جلوگیری از رشد جمعیت را به‌عنوان یک سیاست لحاظ کردند.

او گفت: این نظریه هیچ‌گاه شکل نگرفت، نه‌تن‌ها در هیچ نقطه‌ای از جهان این اتفاق رخ نداد، بلکه این نظریه برای حیوانات نیز صدق پیدا نکرد و نه‌تن‌ها پیش‌بینی انجام‌شده درباره سال‌های قحطی اتفاق نیفتاد، بلکه تولید به‌قدری زیاد شد که حتی در سال‌هایی، مردم گندم‌های اضافه را می‌سوزاندند.

خورشیدوند بیان کرد: امروزه می‌بینیم یکی از مشکلات و چالش‌های جدی جوامع توسعه‌یافته، کاهش جمعیت جوان و پیری جمعیت است که در نتیجه موجب شده است، نشاط اقتصادی و اجتماعی آنها کاهش یابد. رونق اقتصادی به نیروی جوان وابسته است و زمانی که جوامع پیر شوند دولت‌ها و صاحبان سرمایه احساس خطر می‌کنند.

او اظهار کرد: جوان، مایه پویایی و سرزندگی جامعه می‌شود و بیشتر جهش‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی از دل نیرو‌های جوان جوشش پیدا می‌کند. اصولاً فلسفه ازدواج و تشکیل خانواده برای ازدیاد و بقای نسل بشری است و مطابق فلسفه آفرینش بر ازدواج تأکید شده است.

وی ادامه داد: ازدواج موجب پیوند بین نسل‌ها و تداوم نسل بشر می‌شود؛ ولی اگر سیاست‌های یک دولت بر این اصل باشد که موالید کم شود در بلندمدت جامعه با انقطاع نسل بشر مواجه می‌شود، معضلی که امروزه ما در کشور‌های غربی شاهدیم و بحران پیری جمعیت دارند.

مدیرکل امور اجتماعی استانداری لرستان افزود: اجرای سیاست‌های کنترل جمعیت در کشور ما نیز پیامد‌های ناگواری داشته و آسیب‌های جدی از جنبه‌های گوناگون جسمی، روحی و روانی و اخلاقی و اجتماعی بر جامعه گذاشته است.

وی بیان کرد: اگر بخواهیم به نظام مسائل در حوزه اجتماعی اشاره کنیم، شاید ابربحران ما در این حوزه، موضوع سالخوردگی جمعیت باشد. اگر در ۲۰ سال آینده همین سیاست ادامه یابد، باعث می‌شود کمبود نیروی کار، بحران امنیت، کاهش تولید علم، خلاقیت و پیشرفت را داشته باشیم و همه اینها تبعاتی است که از کاهش جمعیت، ازدواج و بحث فرزندآوری نشأت می‌گیرد.

خورشیدوند گفت: منحنی رو به سقوط ازدواج و فرزندآوری، چالش‌های زیادی دارد. باید روی ذهنیت نسل جوان درباره پایین آمدن سن ازدواج و فرزندآوری به‌صورت جدی کار شود.

وی ادامه داد: برای اینکه سن ازدواج پایین بیاید و فرزندآوری بیشتر شود، باید کار فرهنگی انجام شود و سیاست‌های غلطی که در ذهن برخی جوانان نقش بسته است، از بین برود.

مدیرکل امور اجتماعی استانداری لرستان معتقد است: بخشی مشکلات در موضوع ازدواج و جمعیت، اثر فضای مجازی، رسانه‌ها و ماهواره‌هاست و بخشی نیز اقتصادی است. جوانی که مشکل اشتغال دارد و حداقل‌ها را نمی‌تواند به‌دست آورد، شاید اعتماد به نفس لازم را ندارد که بخواهد یک زندگی مشترک را آغاز کند و موضوع فرزندآوری را حتی در ذهن خود بیاورد.

او افزود: سیاست‌های دولت باید بر مدار مشوق‌های فرزندآوری و تسهیل ازدواج باشد. اشتغال و مسکن نسبت به این دو مقدم است و اینها زنجیروار به یکدیگر پیوسته‌اند.

باشگاه خبرنگاران جوان لرستان خرم آباد

دیگر خبرها

  • برگزاری خاکریز امنیت ۸ در گیلان
  • برگزاری «خاکریز امنیت ۸» در گیلان
  • حجاب، مسیر مصلحت جامعه
  • خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا
  • جمعیت جوان اصلی‌ترین مولفه قدرت و ثروت واقعی هر کشور
  • پیری جمعیت نشاط اقتصادی و اجتماعی را کاهش می‌دهد
  • خرافات عجیب ایرانیان دوران قاجار؛ از ناخن هدهد تا آش مخصوص شاه برای جلوگیری از وبا (+عکس)
  • دوره جامع کنشگر _ کارشناس جمعیت در گیلان برگزار شد
  • رئیس جمهوری با حدود یکصد اتهام/ از رابطه با یک پورن استار تا خارج کردن اسناد طبقه شده
  • ۸۰۰ هزار مهاجرت به استان‌های شمالی کشور طی دو سال اخیر